loading...
فیسبوکیها
raham بازدید : 0 جمعه 22 آذر 1392 نظرات (0)
قلبـــت که بــی نظـم زد
از همیــشه عاشق تـــری

اشکــت که بــی اختیــار ریخــت
از همیــشه دلتنــگ تـــری

شبــت کـه بـا درد گذشـــت
فکــرت از همیــشه درگیـــرتـر سـت


زنه لخت میره جلوی شوهرش و میگه: حاجی، برات لباس عشق پوشیدم!

پیرمرده میگه: دستتون درد نکنه حاج‌خانم، ولی کاشکی اتوش می‌کردی!!

 شیطون میگن چیکار میکنی ؟ میگه سه روز در هفته تو آمریکا و اروپا درس میدم ، میگن خب چهار روز بقیه‌ش کجایی ؟ میگه میام اصفهان کلاس دارم خودم ، دارم ادامه تحصیل میدم.
 
همیشه صدایی بود که مرا آرام میکرد، دستهایی بود که دستهای سردم را گرم میکرد

همیشه قلبی بود که مرا امیدوارم میکرد، چشمهایی بود که عاشقانه مرا نگاه میکرد

همیشه کسی بود که در کنارم قدم میزد ،احساسی بود که مرا درک میکرد

حالا من و مانده ام یک دنیای پوچ ، نه صداییست که مرا آرام کند و نه طبیبیست که مرا درمان کن
 دلـمـــ مـیـخـواهـد کـسـیـــ «بـاشــه»
«خــوبـــ» بـاشـه...
«مـهـربـانـــ »‌ بـاشه...
هـمـه‌یـــ ایـنـــ بـودنـــ هـایـشـــ فـقـطـ بـرایـــ مـنـــ بـاشـه..
بـرایـــ مـــنـــ... 

حیف اون آدمو ندارم ..
در همین حوالی هستند کسانی که تا دیروز میگفتند بدون تو حتی نفس هم نمیتوانم بکشم و امروز در آغوش دیگری نفس نفس میزنند



تویی که دلت شکست ولی مرام داشتی...

تنها موندی اما معرفت داشتی...

تو دختری که تو این روزای سخت...

از خیلی از نامردای مرد نما مقاوم تری و محکم تری...

تو پسری که تو این روزای سخت...

از خیلی زن نماهای سنگدل با احساس ترى و لطیف تری...

سلامتی همه ی ما که...

با این دنیــا کنار میایم !!


ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 10
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 4
  • بازدید سال : 7
  • بازدید کلی : 24